مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
باز گل وا شده و دهر گلستان شده است گلبن عشق شکوفا و گل افشان شده است با نـسیـم سحـری عطـر بهـار آمده است چمن حُسن پر از لاله و ریحان شده است باز کن پنجره را صبح وفا سر زده است نهمین مهر جـهـانـتـاب نمایان شده است مهبط وحی خدا، شهرِ پُر از نـور رسول از تجلای همین مهر چراغان شده است آفـریـنـش شـده از شـوق؛ تـمـاشـاکده اش چشم هستی به رخش واله و حیران شده است آری ایـن آیـنـۀ نـور جـواد اسـت کـز او آسـمـان مثل زمین آیـنـه بندان شده است یک نظر کرد به او شمس ضحی ناگه دید جـلـوۀ او به هـزار آیـنه تابـان شده است هـمـره زمـزمۀ خـواب و زلال اشـکـش شادی شمس ضحی باز دو چندان شده است بضعۀ پـاره تن اشـرف انسان ها اوست هرکه در مکتب او آمده انسان شده است پور موسی است که انـوار خـداوندی او باعث حیرت صد موسی عمران شده است نه همین کـور شـفا یـافته از حضرت او دردها با نگه اوست که درمان شده است سـائـلان حـرم عـشـق؛ کـریـم آمـده است آنکه از جود و کرم شهرۀ دوران شده است آسـمـان دیـد که با جوشش دریـای کـرم ساحل جود پُر از لؤلؤ و مرجان شده است پـور اکـثـم به خـداوند که حیرت زده از پاسخ مسأله هایی است که عنوان شده است جز خـدا کیست که آگـه بُود از منزلتش قدر او در دل هرکس که فروزان شده است چون کند شکر وفائی که ز فیض نگهش آبـرومنـد دراین عـالـم امکـان شده است |